امروز روز سومی بود که روزانهنویسی داشتم. توی دفتر. باید منتقلش کنم توی ورد که برای آقای طلوعی بفرسمتش. انگار توی دفتر با خودم راحتترم در مقایسه با ورد و وردپرس. شاید به این خاطر که فکر میکنم هیچوقت قرار نیست منتشر بشود. البته که هنوز به صراحت لازم دربیان عقیدهام نرسیدهام. تبحر در این توانایی نیاز به تمرین دارد. امروز وسوسه شدم که دیگر اینجا ننویسم. اما دلم نیامد این ریسمان تداوم را پاره کنم. حالا اینجا هم قسمتی از روز را بنویسم. اشکالی که ندارد…..