نسخه دوم سههزار کلمه شد. هنوز آنقدر که باید و شاید دوستش ندارم. نیاز به بازنویسی دارد. باید خیلی چیزها را حذف کنم. صداقت و جزئیات چیزی است که لازم است توی نوشتن هر پاراگراف به خودم یادآوری کنم. آنقدر غرق نوشتن این مموار شدهام که یادم رفته باید دوتا وقت دکتر بگیرم؛ یک وقت فیزیوتراپی و یک وقت پیش روانپزشک. فردا هم باید بروم آزمایش بدهم. آخر هفته هم نسخه جدید و CBC را بگیرم. فکر کردم ایمنوتراپی تمام شود کمی فراغت پیدا میکنم اما انگار….