امروز بیقرار بودم و عصبی. روی هیچ کاری تمرکز نداشتم. دو بار از خانه بیرون زدم که کمی حواسم از حالم پرت بشود و نشد. یک میلیون تومن خرج کردم و دو تا لباس گرم خریدم با اینکه میدانم نمیپوشمشان. یک بیماری عجیب افتاده به جان موهای مامان. دو سال پیش دکتر رفته بوده و دکتر تشخیص درستی نداده. حالا و خیلی اتفاقی متوجه بیماری شدهایم و کمی دیر. اعتمادم به دکترها را دارم از دست میدهم. بیچاره کسانی که توی مناطق محروم زندگی میکنند. بیچاره ما….