شیوا روشنی

عضویت در خبرنامه

نوشته‌های پیشین

دی ۱۷, ۱۴۰۲ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

《وقتی قرعه رنج به نام آلفونس دوده افتاد پی برد که درد مانند احساسات شدید آدم را لال می‌کند. کلمات فقط وقتی سر می‌رسند که همه چیز تمام شده است وقتی آب‌ها از آسیاب افتاده. دروغی و بی‌جان، کلمات فقط از خاطرات می‌گویند.》 جولین بارنز این جمله‌ها را در مقدمه کتاب در وادی درد نوشته‌ی آلفونس دوده گفته. دقیقا همین است. درد آدم را لال می‌کند. اما جایی وسط درد، دقیقا از کجا یادم نیست تصمیم گرفتم بنویسمش، خودم را بنویسم و درد را. درد کمتر نشد….