شیوا روشنی

عضویت در خبرنامه

نوشته‌های پیشین

آذر ۸, ۱۳۹۸ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

هفته پیش چند شبی بی‌خواب شدم. وقتی بیخواب می‌شوم تا خود صبح بیدارم. نمیتوانم نه کتاب بخوانم نه بنویسم و نه فیلم ببینم. فقط توی رختخواب غلت می‌زنم و خیره به پنجره منتظر روشن شدن آسمان می‌شوم. به خوردن قرص خواب هم اعتقادی ندارم. تنها علاج بی‌خوابی‌ام صدای ضبط شده خودم است. در لحظات شب‌زنده‌داری از پنجره اتاق شاهد این هستم که شب چادر سیاهش را از زمین جمع می‌کند و میدان را به خورشید می‌دهد. زمان بین دم‌دمای آخر کار جمع آوری شب و زمان اتصالش….