برای هزارم امشب دیدم که انسان یک موجود اجتماعی است که آدمها چطور میتوانند کنار هم قرار بگیرند که آدمها چطور خواسته و ناخواسته، خودآگاه و ناخودآگاه میتوانند برای هم مرهم باشند. امشب رفته بودیم خانه و. با مری و م. پایتخت ۴ را دیدیم و خندیدیم. شام خوردیم و حرف زدیم و خندیدیم. میوه خوردیم و حرف زدیم و خندیدیم. چای خوردیم و حرف زدیم و خندیدیم. فیلم دیدیم و حرف زدیم و خندیدیم. آهنگ گوش دادیم و حرف زدیم و خندیدیم. برنامه سفر ریختیم و….