شیوا روشنی

عضویت در خبرنامه

نوشته‌های پیشین

فروردین ۱۰, ۱۴۰۳ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

برای هزارم امشب دیدم که انسان یک موجود اجتماعی است که آدم‌ها چطور می‌توانند کنار هم قرار بگیرند که آدم‌ها چطور خواسته و ناخواسته، خودآگاه و ناخودآگاه می‌توانند برای هم مرهم باشند. امشب رفته بودیم خانه و. با مری و م. پایتخت ۴ را دیدیم و خندیدیم. شام خوردیم و حرف زدیم و خندیدیم. میوه خوردیم و حرف زدیم و خندیدیم. چای خوردیم و حرف زدیم و خندیدیم. فیلم دیدیم و حرف زدیم و خندیدیم. آهنگ گوش دادیم و حرف زدیم و خندیدیم. برنامه سفر ریختیم و….