صدای موسیقی که پیانو تمامش را تصرف کرده است زیاد میکند
پیانو لحظه را هم سرشار از ملودیها میکند.
خیال نشسته کنار صفحه کیبورد
میگوید:
بنواز
تو هم درحال نواختن هستی
او ملودیها را مینوازد
و تو روی تن کلمات احساسات را
او برای نواختن آهنگش ملودی دارد
ملودی تو برای نواختن احساساتت هستند.
و کیبوردی داری به وسعت دایره لغاتت
تو احساس اکنونت را مینوازی
او خاطرهای را شاید و آرزویی
تو لحظه حال را
و او گذشته یا آینده را
در حال نواختن زندگی هستید.
در حالی که رقص لباسهای رنگارنگ خیال را تکان میدهد و به نفس نفس افتاده میگوید:
زندگی همین است :
کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین
امید به آیندهای دلخواه که سایه ترس و اضطراب آن را همراهی میکند
و کمرمق کردن و مهجور نگهداشتن لحظه حال.