شیوا روشنی

عضویت در خبرنامه

نوشته‌های پیشین

قرار ملاقات به صرف حلیم

امروز وقت داشتم که بروم پیش آنکولوژیستم برای نشان دادن CBC. تنها رفتم. بله دوتا از آنزیم‌های کبدی‌ام بالا هستند‌. دکتر گفت باید یک ماه دیگر بروم سونوگرافی حفره‌ی شکمی بدهم؛ این یعنی زودتر از موعد سه ماهه. از اتاق دکتر که بیرون آمدم دق کرده بودم. با خودم گفتم من سر موعد سه ماهه دکتر می‌روم و زودتر نمی‌روم. اسنپ گرفتم رفتم دو تا کاسه حلیم یکی کوچک یکی بزرگ با شکر خوردم؛ تنهایی. فکر کردم و خوردم و لذت بردم و غصه خوردم و خودم و آدم‌های شهر را تماشا کردم. خیلی وقت بود اینطور تنها نبودم. می‌شود گفت اولین ملاقاتم با خودم بود بعد از بیماری. واقعا دیدم که آدم قبل از بیماری نیستم. خستگی تنم باعث شد نتوانم زیاد راه بروم اما این قرار زیر دندانم مزه کرد و حتما دوباره تکرارش می‌کنم. امیدوارم دفعه‌ی بعدی کمی احوالاتم و روزگارم به احوالات و روزگار معمولی آدم‌های معمولی نزدیک‌تر باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *