شیوا روشنی

عضویت در خبرنامه

نوشته‌های پیشین

تکه‌تکه کردن

دارم با برنامه ۴۲ روزه تمرین صبوری می‌کنم و تمرین خیلی چیزهای دیگر؛ تکه‌تکه کردن هدف‌ها، گام‌ها؛ رها کردن؛ زندگی‌ و حتی تکه‌تکه کردن اضطراب و ترس. همه چیز را می‌خواهم تکه‌تکه کنم تا زنده بمانم‌، تا بیشتر زنده بمانم. انگار به این نتیجه رسیده‌ام که زندگی‌کردن سخت است پس باید تکه‌تکه‌اش کنم تا بتوانم قورتش بدهم و زنده بمانم. با لقمه‌های کوچک می‌شود زندگی کرد. این کار باعث می‌شود لقمه‌ها توی گلو گیر نکند و خفه نشوم؛ چه خوشی چه ناخوشی. فرقی ندارد وقتی بزرگ باشد زیادی بزرگ باشد توی گلو گیر می‌کند. تکه‌تکه‌شان می‌کنم و بعد آبی رویشان سر می‌کشم تا پایین برود و زنده بمانم.

 

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *