شیوا روشنی

عضویت در خبرنامه

نوشته‌های پیشین

دوام می‌خواهم

“بخواهید تا به شما داده شود..” یک جمله‌ی عجیب و جادویی است که توی انجیل آمده است. چند روزی می‌شود مدام این جمله و ماجراهایی که تهش به این جمله ختم می‌شود برایم تکرارمی‌شوند. چرا؟ چون من آدمی که بخواهم نبودم و نیستم از هیچکس؛ از هستی گرفته تا استاد و دوست و خانواده و یارم و حتی خودم.

هیچ‌وقت به دعا کردنی که بنشینم گوشه‌ای و با چشم‌های گریان و دستهایی رو به آسمان چیزی بخواهم اعتقاد نداشتم. یکی باید بهم می‌گفت باشد دختر به این فرم اعتقاد نداشتی فرم خودت را پیدا کن. درخواست کردن سبک خودت را بساز و مدام و مدام تمرینش کن و اصلاحش کن تا در کاربردش مهارت پیدا کنی. کم پیش می‌آید از پدر و مادرم چیزی بخواهم. وقتی کارم گیر می‌کند جان می‌کنم تا خواسته‌ام را به کلمات تبدیل کنم و اداشان کنم. فرقی نمی‌کند طرف مقابل چه کسی باشد هر چه دورتر سخت‌تر.

از خودمان؟ می‌شود از خودمان هم خواسته‌هایی داشته باشیم؟ الان که فکرش را می‌کنم هدف و آرزو یک جورهایی خواسته‌هایی هستند از خودمان. وقتی هدفی می‌گذاریم و داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم در واقع داریم از خودمان چیزی می‌خواهیم؛ استمرار در کار و امید.

چرا نمی‌توانم چیزی بخواهم؟ از کی بی‌خواسته شده‌ام؟ از کی احساس کرده‌ام از کسی چیزی طلب نکنم سنگین‌ترم، آرام‌ترم؟ از کی تمام مسئولیت‌ها را خودم به دوش کشیده‌ام؟ باید از جایی شروع کنم. از خودم شروع کنم؛ از خودم بخواهم و آرام آرام به نزدیکانم برسم. از خودم چی می‌خواهم؟ دوست دارم چه کاری برای خودم انجام بدهم که کسی دیگر نمی‌تواند انجامش بدهد و تنها خودم از پسش برمی‌آیم؟

شیوا ازت می‌خوام دوام بیاری. دوام بیار! همین حالا و همین لحظه فقط همین و می‌خوام.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *