شیوا روشنی

عضویت در خبرنامه

نوشته‌های پیشین

تقویم کودکانه

تقویم چیست؟

_در لغت‌نامه گفته شده: دفترچه یا ورقۀ کاغذ که در آن حساب روزها و ماه‌ها را چاپ می‌کنند؛ گاهنامه.

_خوبه به چه درد می‌خورد؟ اینکه چاپش کنند و همه روزها و ماه‌ها را دست ما بدهند؟

_خوب ما می‌فهمیم چه روزی ماه شروع می‌شود، هفته شروع می‌شود. روزهای تعطیل، عیدها و روزهایی که آداب و رسوم خاصی دارند را در آن علامت‌گذاری کرده‌اند. که هر کس بر اساس همان روز آداب و رسومش را بجاآورد.

_ همه تقویم‌های جهان یکی هستند؟

_نه! در واقع سه تقویم وجود دارد.

_چرا همه کشورها یک تقویم ندارند؟

_چون ادیان و آدام رسومهای مختلفی وجود دارد.

_تقویم برای بعضی کارها خوب است. مثلا اینکه ما امروز وقت دندانپزشکی داریم و اگر تقویم نداشتیم فراموش می‌کردیم. ولی به کار دیگری نمی‌آید.

_چرا؟

_ چون تقویمی مشترک بین تمام آدم‌های روی زمین نیست. آیا روزی در تمام تقویم‌ها وجود دارد که برای همه آدم‌های روزی زمین عزیز باشد؟

_دقیق نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم جواب این سوال نه هست.

_پس اصلا این تقویم ارزشی ندارد! این تقویم فاصله بین آدمها و ادیان را هم بیشتر کرده است. چرا واقعا چنین روزی نیست؟

_چون هر کدام از ادیان و فرهنگ‌ها خودشان را بهترین می‌دانند. کامل‌ترین.

_آیا واقعا همین است؟

(سکوت)

_خوب اگر دست تو بود چکار می‌کردی؟

_اولین کارم این بود که یک تقویم جهانی طراحی می‌کردم. بعد یک روز در ماه نشد یک روز در هر فصل را برای شادی تعیین می‌کردم. که تمام مردمان هر منطقه در جایی جمع شوند و هر چه غذا یا لباس دارند را با خودشان بیاورند_در حدتوانشان. دور هم جشن بگیرند. آواز بخوانند. بازی کنند. بخندند. اصلا نه. یک روز در سال را برای آواز خواندن قرار می‌دادم. که دور هم جمع شویم و آواز بخوانیم. یک روز را برای بازی کردن و یک روز دیگر را هم برای خندیدن.  همه آدم‌ها موظف هستند در این روز حضور داشته باشند. بالاخره روزی دست از مقاومت می‌کشند و پابه‌پای دیگران در مراسم شرکت می‌کنند. این روزها را عید می‌نامیدم. چندین عید در هر سال. عید یعنی شروعی دوباره. خوب این روزها می‌شد شروعی دوباره برای همه کسانی که جایی از زندگی شان می‌لنگید.

_چه جالب. خوب؟

_اصلا نه . این چه کاری است. تمام روزهای سال را عید می‌کردم. برای هر کدام نامی می‌گذاشتم. آنقدر نام‌های زیبا وجود دارد حتی بیشتر از تعداد روزهای سال.

_این اتفاق افتاده است. تقویم جهانی وجود دارد.

_چرا من ندیدم؟

_چون خیلی فراگیر نیست.

_من کاری می‌کردم که یک تقویم باشد و بس.

_من می‌توانم آن تقویم را به تو بدهم.

_ من نمی‌خواهم. من خودم می‌خواهم تقویمی را طراحی کنم.

_ پس منتظر کار جدیدت هستم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *