توجه، توجه! این متن یک متن تخصصی نیست و براساس تجربه شخصی نگارش شده است.
همه ما میتوانیم لذت بیشتری به زندگی خود بیفزاییم. چطور؟ با پرورش حواسمان!
بسیاری از ما از دلخوشیهای حسی خود غافل میشویم، عمدتاً به این دلیل که دنیای امروز ما چنان پر از اطلاعات است که ما توسط نشانههای دیداری و شنیداری مختلف بمباران میشویم – یک سری از مناظر، صداها و ورودیهای حسی دیگر که در نهایت به نوعی بیحسی ختم میشود.
چه کسی این روزها وقت دارد یا وقت میگذارد، برای آرامش کامل و لذت بردن از یک غروب خورشید زیبا، یک آسمان پرستاره ، گوش دادن به یک قطعه موسیقی، خوردن یک وعده غذایی مورد علاقه، نیم ساعت ماساژ بدن و یا لذت بردن از عطر دلپذیر یک دسته گل؟
بیشتر لذتهای ما، بیشتر محرکهایی که زندگی را برای ما ارزشمند میکند، از حواس پنجگانه ما ناشی میشود – آنچه میبینیم، میشنویم، لمس میکنیم، بو و مزه میگیریم. هرچه بیشتر درگیر حواس خود باشیم، پتانسیل لذت بردن از زندگی بیشتر خواهد شد. آلبرت انیشتین معتقد بود برای یادگیری بهتر میتوان کار و احساس را تلفیق کرد.
چرا دست به قلم و قدم در این راه گذاشتهام؟
میخواهم حواس پنجگانهام را تقویت کنم تا بتوانم برای لذت بردن از زندگی به کمال از آنها بهره بگیرم. درک حداکثری این حواس تجربههای زندگی را جاندارتر میکند. این حواس با افزایش سن و برخی بیماریها کمرمق میشوند. اما روشهایی وجود دارد که میتوانیم این حواس را تیزتر کنیم تا بتوانیم از زندگی و تجربیاتمان بهره بیشتری بگیریم.
میخواهم خودم را در یک چالش برای تقویت حواس پنجگانهام بیندازم.
بیستویک روز را به یک حس اختصاص میدهم. از چیزهای نام میبرم که تا بحال به آنها توجهی نداشتهام یا برایم کم اهمیت بودهاند. میدانم این کار هم برای نوشتن و مسیر جدیدم موثر است و هم برای مسیر معنوی که در حال طی کردن آن هستم.
اولین حس، حس لامسه خواهد بود.
هر روز هم یک گزارش از تجربه همان روز در سایت خواهم نوشت.
(این نوشته به مدت بیستویک روز به روزرسانی خواهد شد.)