اختیار یکی از شالوده‌های انسان

_امروز بهتری؟

_ از روزهای قبل بهترم. می‌نویسم که حالم بهتر شود. چند روزی هست که کلمه اختیار فکرم را به خودش مشغول کرده.

_اختیار؟

_بله اختیار.

_اینکه معنی این کلمه چیست؟

_گزیدن. برگزیدن. انتخاب.

_خوب این کلمه یک نعمت است. واقعا کلمه دیگری جایگزین کلمه نعمت پیدا نکردم.

_نعمت؟ چرا نعمت؟

_بله. اینکه من اختیار داشته باشم که در مراحل مختلف زندگی انتخاب مناسب خودم را انجام بدهم نعمت نیست؟

_هست..

_به این فکر می‌کنم که اولین بار چه کسی این حق را به کسی داد و چه کسی از آن استفاده کرد؟

_پروردگار و انسان.

_اوهوم.

_پروردگار از همان روز اولی که انسان را خلق کرد اختیار را به انسان داد که فرقی با فرشته‌ها داشته باشد. و البته پای تمام انتخاب‌هایش هم ایستاد. بدون قضاوت و بازخواستی. ایستاده و خواهد ایستاد.

_این جمله را که نوشتم قلبم لبخند زد.

_البته که هستی قوانین خودش را دارد و هر انتخابی پیامدهایی دارد که با انتخاب گزینه خودمان آن عواقب را به جان می‌خریم. اما قسمت جالبش ماندن خالق کنارمان است. در هر شرایطی. می‌ایستد که بزرگ شدن ما را ببیند.

_اوهوم.

_اینجا من به خودم رسیدم. به اینکه آیا من خودم برای خودم این احترام و اختیار را قائل هستم؟ یا اینکه آیا به دیگران اجازه می‌دهم جبرشان راه اختیارم را سد کند؟ اگر دیگران مجبورم می‌کنند که کاری را انجام بدهم و من هم قبول می‌کنم، باید منتظر قضاوت‌هایشان و بازخواست و یا سرزنش‌هایشان در صورت عدم سرپیچی یا انتخاب نادرست باشم. گاهی حتی به این فکر می‌کنم که خودم اختیار را از خودم می‌گیرم آن را به دیگران می‌دهم که اجبار را چوبی کنند و بالا سرم باایستند. یا حتی چوب اجبار را به دست ذهنم می‌دهم. این آخری دردش خیلی زیاد است. قطعا گاهی این کار راه کرده‌ام.

_اختیار یکی از شالوده‌های اصلی خلقت انسان است. اختیار از همان بدو تولد در وجودش قرار داده شده. منتها جامعه و شرایط خانواده طوری پیش می‌رود که از آن محروم‌مان می‌کنند و به مرور اصلا یادمان می‌رود با چنین حقی پا به زمین گذاشته‌ایم و بقیه اختیار کارها هم به مرور خودمان با اراده به دیگران می‌دهیم.

_اوهوم. حقی که پروردگار به من داده را روا نیست که از خودم دریغ کنم.

 

۲ پاسخ

  1. سلام دوست من،
    مدتی است که در میان شلوغ‌پلوغ روزمرگی نتوانسته‌ام بخوانمت. البته در اینستاگرام پست‌هایت را می‌بینم، ولی این‌که وبلاگ نمی‌شود.
    در مورد نوشته‌ات بگویم؛ نکته جالب می‌دانی کجاست؟ این‌که پروردگاری که اختیار داده است می‌داند که ممکن است اشتباه کنیم و ما را باز می‌پذیرد و می‌بخشد، یعنی در باور من او این‌گونه است، اما مردمی که خودشان را صاحب اختیار ما می‌دانند کم‌تر می‌بخشند. حتی اشتباهاتی که درباره خود مرتکب شده‌ایم، چیزی که برای زندگی خود خواسته‌ایم!
    جایی نوشته بودم “من عاشق اشتباهاتم هستم، به خصوص آن‌هایی که در روشنایی شناختمشان”، و دلیلش این است که من با اراده خود، و به قول تو، با اختیار خودم آن را خواسته و برگزیده‌ام.
    قربانت

    1. درودها دوست عزیزم. خوشحالم که کنارم هستی و خوشحالم که پروردگار را به این عشق می‌شناسی.
      نور قلبت همیشه فانوس راهت عزیزدلم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *